جدول جو
جدول جو

معنی قانون گذاری - جستجوی لغت در جدول جو

قانون گذاری
(گُ)
وضع کردن قانون. عمل قانون گذار
لغت نامه دهخدا
قانون گذاری
دات آراستاری داتگذاری عمل قانون گذار وضع قانون. یا دوره قانون گذاری. دوره مجلس شورای ملی دوره تقنینیه
فرهنگ لغت هوشیار
قانون گذاری
تشريعٌ
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به عربی
قانون گذاری
Legislation
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قانون گذاری
législation
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به فرانسوی
قانون گذاری
legislazione
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
قانون گذاری
законодавство
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به اوکراینی
قانون گذاری
legislação
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به پرتغالی
قانون گذاری
Gesetzgebung
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به آلمانی
قانون گذاری
legislacja, ustawodawstwo
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به لهستانی
قانون گذاری
законодательство
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به روسی
قانون گذاری
legislación
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
قانون گذاری
wetgeving
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به هلندی
قانون گذاری
قانون سازی , قانون سازی
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به اردو
قانون گذاری
আইন প্রণয়ন , আইন প্রণয়ন
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به بنگالی
قانون گذاری
การออกกฎหมาย , การออกกฎหมาย
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به تایلندی
قانون گذاری
sheria
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به سواحیلی
قانون گذاری
立法
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به ژاپنی
قانون گذاری
立法
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به چینی
قانون گذاری
חקיקה , חקיקה
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به عبری
قانون گذاری
입법 , 입법
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به کره ای
قانون گذاری
legislasi
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
قانون گذاری
कानून निर्माण , विधायिका
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به هندی
قانون گذاری
yasama
تصویری از قانون گذاری
تصویر قانون گذاری
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قانون گذار
تصویر قانون گذار
قانون گذارنده، آنکه قانون وضع کند، مقنّن
فرهنگ فارسی عمید
دات آراستار داتگداز آنکه قانون وضع کند مقنن: منظور قانون گذار از این ماده است است که
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قانون گذار
تصویر قانون گذار
((گُ))
آن که قانون وضع کند، مقنن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قانون گذار
تصویر قانون گذار
Legislative, Legislator
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قانون گذار
تصویر قانون گذار
législatif, législateur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قانون گذار
تصویر قانون گذار
legislativo, legislador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قانون گذار
تصویر قانون گذار
законодавчий , законодавець , законодавець
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قانون گذار
تصویر قانون گذار
законодательный , законодатель
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قانون گذار
تصویر قانون گذار
legislacyjny, legislator
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قانون گذار
تصویر قانون گذار
legislativ, Gesetzgeber
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قانون گذار
تصویر قانون گذار
legislativo, legislador
دیکشنری فارسی به پرتغالی